نتایج جستجو برای عبارت :

گلبن عیش می‌دمد ساقی گلعذار کو؟

ترجمه آهنگ مصطفی صندل و گلبن sikir sikir
دانلود موزیک ویدیو گولبن ارگن و مصطفی صندل
دانلود اهنگ گولبن ارگن شیکر شیکر

آهنگ مصطفی صندل با گولبن ارگن

اهنگ ترکی شیکر شیکر
دانلود اهنگ مصطفی صندل و گلبن با کیفیت 320
دانلود آهنگ شاد گولبن ارگن
دانلود اهنگ ژست اولدوم از مصطفی صندل
نویسنده و محقق : اشکان ارشادی 
در سال ۱۱۵۵ تا ۱۱۵۷ هجری قمری ، به دستور نادر شاعری با تخلص گلبن اقدام به سرودن شعری به ترکی برای مزار نادرشاه در کلات کرد که حکاکی شده ولی معلوم است که سرسری و نیمه کاره بوده‌است ، احتمالا مرگ نادر این موارد را رغم زده‌است. به هرحال در ۲۴ بیت در قالب مثنوی سرایش شده و ترکی «گلبن» در خراسان به دلیل استفاده مکرر از فارسی دری در خراسان بزرگ ، بسیار به فارسی نزدیک است معهذا بعدا ترجمه ای هم بر آن افزوده میکنم.
ادامه
اینم وصف حالم از زبون حضرت حافظ :
گلبنِ عشق میدمد ، ساقی !  گلعذار  کو؟                 بادِ  بهار  میوزد ،   باده  ی   خوشگوار   کو؟
هر گلِ نو  ز گلرخی یاد  همی دهد   ولی                   گوشِ سخن  شنو  کجا  دیده ی اعتبار  کو؟
مجلسِ بزمِ عشق را غالیه ی مراد نیست                ای دمِ صبحِ خوش نفس،نافه ی زلف یار کو؟
حُسن فروشیِ گلم نیست تحمل،ای صبا!               دست  زدم  به  خونِ  دل ، بهرِ خدا نگار کو؟ 
شمعِ  سحرگهی  اگر  لاف ز  عارضِ تو زد         
پیشکش به کنگره سردار شهید محمدعلی قجری

پیچیده عطر بوی تو در گلعذار عشقای سرفراز معرکه در کارزار عشق

ای شمع پُر گداز به بازار عاشقیپروانه ی فتاده به پای شرار عشق!

بیدار خط شکن به مصاف ستمگرانمانده به عهد خود همه جا استوار عشق!

تا اوج قلّه های یقین پَر گشوده ایسیمرغ قاف قافله در شاهکار عشق

ای زنده ی همیشه تاریخ ای شهیدای لاله تپیده به خون در دیار عشق

ای پاسدار مرتبتِ عشق و راستیای نخل پُر ثمر که شدی سایه سار عشق!

فرمان حمله تا زِ جلودار می رس
پیشکش به کنگره سردار محمدعلی قجری نراقی اولین شهید استان مرکزی

 
پیچیده عطر بوی تو در گلعذار عشقای سرفراز معرکه در کارزار عشق
 
ای شمع پُر گداز به بازار عاشقیپروانه ی فتاده به پای شرار عشق!
 
بیدار خط شکن به مصاف ستمگرانمانده به عهد خود همه جا استوار عشق!
 
تا اوج قلّه های یقین پَر گشوده ایسیمرغ قاف قافله در شاهکار عشق
 
ای زنده ی همیشه تاریخ ای شهیدای لاله تپیده به خون در دیار عشق
 
ای پاسدار مرتبتِ عشق و راستیای نخل پُر ثمر که شدی سایه سار عش
▫️
نیست دل را به جز از دیده ره بیرون شد
تا شدم دور ز خورشید جمالت، چو هلال
اثر مهر توام روز به روز افزون شد
در هوای گل رخسار تو ای گلبن حسن
ای بسا رخ که درین باغ به خون گلگون شد
#سلـــمان_سـاوجی
─═┅✰❣✰┅═─
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
قدرت از منطق شیرین #سخنگو برود
ناگهی باد خزان آید و این رونق و آب
که تو می‌بینی ازین گلبن خوشبو برود
#سعدی
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
می‌فرماید:
چو دیده دید و دل از دست رفت و چاره نماند / نه دل ز مهر شکیبد، نه دیده از دیدار
و در جایی دیگه:
بس توبه و پرهیزم کز عشق تو باطل شد / مِن‌بعد بدان شرطم کز توبه بپرهیزم
 یا این یکی:
خلاف سرو را روزی خرامان سوی بستان آی / دهان چون غنچه بگشای و چون گلبن در گلستان آی
و یا:
ور زان که دیگری را بر ما همی‌گزیند / گو برگزین که ما را بر تو گزین نباشد
جدای از لطافت و ظرافت معنا، اگه روی لفظ متمرکز بشین، چه نکتهٔ جالبی به ذهنتون خطور می‌کنه؟
ادامه
ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده
خوش‌تر ز چشم مستت چشم جهان ندیده
 
همچون تو نازنینی سر تا قدم لطافت
گیتی نشان نداده ایزد نیافریده
 
هر زاهدی که دیده یاقوت جان فزایش
سجاده ترک کرده پیمانه در کشیده
 
بر چهره بخت نیکت تعویذ چشم زخم است
هر دم و ان یکادی ز اخلاص بردمیده
 
بر قصد خون عشاق ابرو و چشم شوخش
گاه این کمین گشاده گاه آن کمان کشیده
 
تا کی کبوتر دل باشد چو مرغ بسمل
از زخم ناوک تو در خاک و خون تپیده
 
از سوز سینه هر دم دودم به سر درآید
چون عود چند
دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
 
آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنید
تا نگویند حریفان که چرا دوری کرد
 
جای آن است که در عقد وصالش گیرید
دختری مست چنین کاین همه مستوری کرد
 
مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق
راه مستانه زد و چاره مخموری کرد
 
نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود
آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد
 
غنچه گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت
مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد
 
حافظ افتادگی از دست مده زان که حسود
عرض و
خلوت گزیدگان
ماییم و اشک دیده و سودای عشق یاروز بارگاه بخشش جرمش امیدوار پوشیده نیست زیور مهر از لقای دوست روز الست لطف مزیدش شد آشکار
گر رهروی به ملک یقین در طریق عشق پاینده باش که کار جهان نیست پایدار باید که در طریق طلب جمله جان شوی تا جان به پای دلبر جانان کنی نثار
گر سقف آستان جهانی شود خراب ما را غم فراق نگار است و درد یار
مجلس به بزم عشرت مستانه می رود از فیض جام و ساقی گلفام و گلعذار
ساقی به تیر غمزه مزن بر دل سبو ساغر به لطف باده بگرد
هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم
شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم
ای گلبن جوان بر دولت بخور که من
در سایه تو بلبل باغ جهان شدم
اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم
قسمت حوالتم به خرابات می‌کند
هر چند کاین چنین شدم و آن چنان شدم
آن روز بر دلم در معنی گشوده شد
کز ساکنان درگه پیر مغان شدم
در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت
با جام می به کام دل دوستان شدم
از آن زمان که فت
مستیم و ساز بی خبری ساز کرده ایم
غم را به حیله از سر خود باز کرده ایمای گلبن مراد ، مکن سرکشی ، مکنکز آشیان به بوی تو پرواز کرده ایمبر کنده ایم خانه هستی ، به موج اشک
ما ، کار سیل خانه بر انداز کرده ایماز داغ آتشین لب او همچو نای و نیدل را به ناله ، زمزمه پرداز کرده ایمچون شبنمی که بر ورق گل چکد ، رهی اشکی نثارِ خواجه شیراز کرده ایم
خواص و فوایدگشنیز برای سلامتی
 
گشنیز گیاهی است که معمولاً برای طعم غذاهای بین المللی استفاده می شود.
این گیاه از گیاه گشنیز Coriandrum تهیه شده و به جعفری ، هویج و کرفس مربوط می شود.
در ایالات متحده به دانه های گیاه گشنیز (Corriandrum sativum) گشنیز گفته می شود ، در حالی که برگهای آن cilantro نامیده می شوند. به سایر مناطق جهان ، آنها را بذر گشنیز و برگ گشنیز می گویند. این گیاه همچنین به عنوان جعفری چینی معروف است.
بسیاری از افراد از گشنیز در ظروف مانند سوپ و سالس
دو هفته‌ی پیش فاجعه بود. میخواستم پست «بلوف» رو بازنشر کنم. بعدش تصمیم گرفتم که نه؛ یک پست بذارم و تمامِ صفحه رو پر کنم از غرغر. درباره‌ی اویلر میگن که «اویلر بی هیچ کوششی، و به همان سهولت که آدمی نفس می‌کشد و عقاب خود را در هوا نگه می‌دارد، محاسبه می‌کرد.» چارلی هم به همون سهولت در محاسبات اشتباه می‌کنه. توی امتحانِ فیزیک منفی‌ها رو لحاظ نمی‌کنه، توانِ 2 ها رو از قلم میندازه، و در نهایت برای اینکه فضاحت رو به حدّ اعلی برسونه، به ترتیب یه j
آن ماه دو هفته در نقابست، یا حوری دست در خضابست؟
وان وسمه بر ابروان دلبند، یا قوس قزح بر آفتابست؟
سیلاب ز سر گذشت یارا، ز اندازه بدر مبر جفا را
باز آی که از غم تو ما را، چشمی و هزار چشمه آبست
تندی و جفا و زشتخویی، هرچند که میکنی نکویی
فرمان برمت بهر چه گویی، جان بر لب و چشم بر خطابست
ای روی تو از بهشت بابی، دل بر نمک لبت کبابی
گفتم بزنم بر آتش آبی، وین آتش دل نه جای آبست
صبر از تو کسی نیاورد تاب، چشمم ز غمت نمی برد خواب
شک نیست که بر ممر سیلاب، چندا
شمایل تو بدیدم بهار یادم رفتز دل ربودن تو  گلعذار یادم رفت
چنان ز دیدن تو مست و شادمان گشتمکه حال مست و خراب و خمار یادم رفت
ز بس کنار تو حالم خوش است و خوش بختمگذشت عمر و غم روزگار یادم رفت
نگاه من به نگاه تو چون که خورد گرهقسم به عشق دگر اختیار یادم رفت
تو را بدیدم و شد عقل و هوش از سر منبه عشق روی تو صبر و قرار یادم رفت
همیشه موقع شادی هوار باید کردز شوق روی تو داد و هوار یادم رفت
دلم ز بار گنه سالهاست زنگاری استتو را بدیدم و گرد و غبار یادم رفت
رویت آیینه ای ز صنع خداستخط سبزت سواد مشک خطاستسنبلت کابروی نسرین استبر گل تر ز مشک غالیه ساستآنچه در آب خضر پنهان استما بجستیم و در لبت پیداسترخت آراسته است کار جهانراستی را رخت جهان آراستقامتت را به سرو میگفتیمعقل باور کند حکایت راستعشق بالا گرفت از آن بالاسرو را نیز میل آن بالاستعشق از شمع می توان آموختکش سر از دست رفت و پابرجاستما به جنت فرو نمی آییمسر کوی تو جنت الماواستبا تو آتش و گل ریاحین استگل شمشاد بی تو خار و گیاستنرگس  و یاسمین
گُلبُن
شاخسارت هــــر
بهاری پُــــر گل و پُر بار باد
خانــــه‌ی
اقبالت از بـرگ طَــرَب سرشار بــاد
 
بخت مــــا
در خــواب می بیند اگر دیـــدار تـو
بخت
بیدارت نـــــــــگارا ، تا ابـــد بیـــدار باد
 
گفته بودم
بـــــاز می‌آیــی ، نمی آیی ، ولـــی
هر کجـــا
هستی ز  هر دستی خدایت یار بــاد
 
گُــل
بــرویــد پیش پایت دختــــــر اردیبهشت
هر کجــا
پــــا می گذاری لالــــه و گلزار بـاد
 
برگ و
بارت سبز باد و شاخسارت بی خزان
هر بهاری
گُلبُنَت
شعر در مورد بلبل
در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بلبل برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
بغیر از گل که خندد در چمن بر گریه ی بلبل                نپندارم که در گیتی لب خندان شود پیدا
شعر بلبل
دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد
که در چمن همه گلبانگ عاشقانه تست
شعر در مورد بلبل
چشم   عاشق  نتوان  دوخت که معشوق نبیند            نای  بلبل  نتوان  بست   که  بر  گل    نسراید
شعر

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سیگنال خرید سهام